29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009
29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009
29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009 |
|
محمد حسين ضيع خاتم استاد برجسته هنرخاتم كاري درگذشت. استاد به سبب آشنايي كامل به هنرخطاطي دربريدن خط برروي صدف و عاج نيز مهارت بسيارداشت و آثاري گرانبها ازايشان به يادگارمانده است كه درموزههاي داخل و خارج كشور نگهداري ميشود. |
استاد غلامحسين همايوني ازخوشنويسان بزرگ و تعليق نويس مشهور درگذشت. استاد سجاياي اخلاقي داشت و صاحب زهد تقوي بود و بيش ازنيم قرن به تعليم و تربيت شاگردان و تأليف آثارمختلف پرداخت. كتابهاي «تُحفَة الرَّضوي و تُحفةُ المُؤمن» ازآثارخطي ايشان است. |
پس از اولتياتوم روسيه به دولت ايران براي اخراج مورگان شوستر، كارشناس اقتصادي آمريكايي در ايران، دولت ايران اين اولتيماتوم را در 28 آذر 1290 ش پذيرفت. اما پذيرش ذلتبار اولتيماتوم روسها كه به اميد پايان يافتن زيادهخواهيها و بهانهگيريهاي دولت روسيه انجام گرفت، نه تنها مشكلي را حل نكرد، بلكه دامنه تجاوزات آنها را گسترش داد. در اين ميان، شهر تبريز كه به علت مقاومت دليرانه در برابرعناصر وابسته به روسها از جمله محمدعلي شاه، بيش از ديگر شهرها مورد خشم روسها بود، در سحرگاه اين روز برابر با 29 ذيحجه 1329 ق، آماج حملات قزاقهاي روس قرار گرفت. روسها به بهانه بياحترامي پاسبان نظميه تبريز به مامور روسي، كشتار مردمِ شهر را آغاز نمودند و نقاط حساس شهر را به تصرف خود درآوردند. سپس به تاراج اموال مردم و قتل آنان پرداخته و هرگونه مقاومتي را با تفنگ پاسخ دادند. روسها در روزهاي بعد اين جنايات خود را ادامه داده و در دهم دي ماه آن سال برابر با عاشوراي 1330 ق، ثقه الاسلام تبريزي، عالم بزرگ شهر را به دار زدند. همزمان با تبريز، روسها به گيلان نيز يورش بردند و جنايات مشابهي را رقم زدند. آنان به هر كس كه مشكوك ميشدند، ميكشتند و از ارتكاب هرنوع ظلم و خشونت، دريغ نكردند. در اين حال مردم رشت بنابر فتواي مراجع، از خريد كالاهاي روسي و انگليسي خودداري ميكردند و از مقاومت در برابر نيروهاي روس، غافل نبودند. اما روسها اين استقامت عمومي را با قتل مردم به طرق مختلف پاسخ دادند. |
|
: محمدجواد تندگويان در سال 1329 ش در تهران به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات متوسطه و ورود به دانشكده نفت آبادان با درجه مهندسي نفت، فارغ التحصيل شد. وي در دوران تحصيل، مبارزات خود را عليه رژيم پهلوي با شركت در انجمن اسلامي دانشكده ادامه داد و در سال 52 توسط ساواك دستگير و پس از شكنجههاي فراوان به يازده ماه حبس محكوم شد. تندگويان پس از پيروزي انقلاب اسلامي به مديريت يك كارخانه در رشت رسيد. او پس از مدتي به وزارت نفت دعوت شد و به عنوان مدير مناطق نفتخيز جنوب مشغول به كار گرديد. پس از آن، از سوي شهيد رجايي، وزير نفت شد تا اينكه در دوازدهم آبان 1359، در يكي از بازديدهايي كه از صنعتِ نفت در جنوب داشت، در نزديكي آبادان، توسط نيروهاي اشغالگر بعثي به اسارت درآمد. شهيد تندگويان در اسارت،تحت شديدترين شكنجهها قرار گرفت و مردانه مقاومت كرد تا اينكه توسط دژخيمان بعث به شهادت رسيد. پيكر اين شهيد بزرگوار پس از 11 سال اسارت، در 26 آذر 1370 ش به خاك جمهوري اسلامي ايران منتقل گرديد و در آخر آذر 1370 در جوار شهداي هفتم تير در بهشت زهرا به خاك سپرده شد. |
«عمربن سعدابن ابي وقّاص»همراه 4000سربازبه نينوا رسيد تا با امام حسين (علیه السّلام) وارد جنگ شود. ابن زياد ابتدا به او وعده حكومت ري را داد اما چون ازورود امام به كوفه آگاه شد پيكي به جانب عمرسعد روانه كرد و به اودستورداد كه نخست به كربلا رود و بعد ازسركوبي حضرت امام حسين (علیه السّلام) روانه ري شود. عمرسعد ابتدا ازاين كارامتناع ورزيد اما سرانجام به طرف كربلا روانه شد. بعد ازورود عمرسعد به كربلا حرّبن يزيد رياحي همراه سپاهش زيرنظراو قرارگرفتند. عمربن سعد ابن ابي وقّاص ازاين پس بطورمستقيم رودرروي امام حسين (علیه السّلام) سرورشهيدان ايستاد تا بتواند به حكومتي دست يابد اما تنها آتش دوزخ را براي خود مهيّا ساخت. |
پس از تثبيت اسلام در مدينه و نواحي اطراف آن، پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حكم صدور جهاني اسلام به نقاط ديگر دنيا، با ارسال نامه به پادشاهان و امپراتوران زمان، رسماً دعوت به اسلام را آغاز كرد. مورّخين، تعداد نامه هايى را كه رسول گرامي اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در اين زمان ارسال فرمود، بين 12 تا 26 نامه ذكر كردهاند. مخاطبين نامهها نيز پادشاهان و فرمانروايان روم، ايران، حبشه، بحرين، يمن و برخي ديگر از سرزمينهاي بزرگ آن عصر بودند و هر كدام از آنها به گونهاي نسبت به دعوت حضرت رسول، واكنش نشان دادند. چند سال پس از اين دعوت، دين اسلام، گسترش چشمگيري يافت. |
شهابالدين احمد بن ابي القاسم محمد خلوف معروف به ابن خَلوف در كودكي عازم سفر مكه و سپس بيتالمقدّس شد و در جواني به قاهره رفت. هدف وي از اين سفرها، تحصيل علم و دانش بود به طوري كه در 26 سالگي در جوامع علمي قاهره، دانشمندي برجسته محسوب ميشد. ابنخلوف شعر نيز ميسرود و قصيدههاي زيبايي درمدح پيامبراكرم در ديوان اشعار او به چشم ميخورد. ديوان الاسلام، نظمُ التَلخيص و نظم المغني از آثار قلمي ابن خَلوف است. وي در سال 899 در 70 سالگي درگذشت. |
به دنبال درخواست روسيه مبني بر اخراج مورگان شوستر، مستشار اقتصادي آمريكا از ايران، غوغايى در كشور به راه افتاد كه به تحريم كالاهاي روس و انگليس از طرفِ پيشوايان روحاني منجر گشت. مجلس در برابر اين اولتيماتوم روسيه مقاومت كرد ولي چون دولت وقت تحت فشار روس و انگليس بود، نتوانست مقاومت كند و در سوم محرم 1330 ق، مجلس را تعطيل كرد. در نتيجه، مواد اولتيماتوم قبول شد و مورگان شوسترِ آمريكايي ايران را ترك نمود. از آن پس دست نشاندگان بلژيكي بر خزانه داري كل كشور به جاي شوستر مسلط شدند. |
سرزمين پرو به استقلال رسيد. اين كشور بيش از 290سال تحت سلطه اسپانيا بود. اما سرانجام با مبارزات مستمرمردم پرو و رهبريهاي سان مارتين و سيمون بوليوار مجدداً به استقلال رسيد. پس از استقلال حكومت جمهوري درپرو برقرارشد اما همواره نظامهاي خودكامه براين كشور حكومت كردهاند و كودتاهاي نظامي اوضاع اقتصادي و سياسي اين كشور را دستخوش نوسانات شديد كرده است. |
فرانسوا رابْلِه، رماننويس، اديب و پزشك فرانسوي در دهم ژانويه 1494م در اين كشور به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را در صومعهاي نزديك زادگاهش انجام داد و پس از آموختن الهيات و حكمت و فلسفه به سِلك روحانيون مذهبي درآمد. اين امر بيشتر به سبب شوق او در فراگرفتن علوم ادبي يونان و روم بود تابه سبب تمايلش به علوم مذهبي و الهي. رابله از آن پس مدتي به سير و سفر و مطالعه و ثبت خاطرات خود پرداخت و با بسياري از فاضلان و اديبان بزرگ زمان آشنايى يافت. او همچنين پس از طي دروس دانشگاهي در رشته پزشكي، به طبابت پرداخت و چندين متن پزشكي را به زبان يوناني با تفسيرهاي شخصي منتشر كرد. رابله همچنين كتاب گارْگانْتوا و سپس رمان بزرگ پانتاگروئل را انتشار داد كه از جانب برخي مقامات علمي و مذهبي به اتهام منافي اخلاق بودن محكوم گرديد و باعث شد كه وي مقام و جايگاه روحانيت خود را ازدست دهد. با اين حال انتشار جلدهاي دوم تا پنجم اين اثر، باعث شهرت زيادي براي رابله شد و با ارائه تغييراتي در جلدهاي بعد، سعي كرد تا رضايت مقامات مذهبي را جلب نمايد. رابله از نظر مورخان، مرد تحول بود و در دوره تحول ميزيست. وي از آسايش ميگريخت و تشنه تجسس و تبحر بود. همه وقت خود را با شوق و شيفتگي فراوان به آموزش ميگذراند. او نمونه كامل عهد رُنِسانس به شمار ميآمد كه ميكوشيد تا فلسفه و معنويات زمان را در پرتو انديشههاي باستاني، نو گرداند. رابله بيش از هر چيز، در شيوه انشاء و به كار بردن قواعد زبان و بر جا نشاندن درست كلمه و تناسب در تركيب كلام، هنرمندي و استادي دارد و در نوشتهها، روح مضحكهآميز و هزل و مطايبه فصيح و شيوا را با قدرت نويسندگي ميآميزد. وي با خطوط وسيع، چهرههاي مختلف انسان را به طور مسخرهآميز ترسيم ميكند و نهاد آدمي را آن چنان كه هست به خواننده القا مينمايد. شگفتي سبك نگارش رابله در آن است كه ميان خنده و دانش، رابطه نزديك برقرار ميدارد. درباره او گفتهاند كه: رابله وجود بشر را به مسخره ميگيرد، وجود خدايان را نيز به مسخره ميگيرد، اما اين كار را با چنان لطفي انجام ميدهد كه نه به بشر لطمه وارد ميآوَرد نه به خدايان. فرانسوا رابله سرانجام در بيستم دسامبر 1553م در 59 سالگي درگذشت. |
|
|
شبه قاره هند از آغاز دهه 1970م، صحنه جنگها و تشنجات سياسي شديدي بود. پاكستان از بدو استقلال به علت تقسيم آن به دو بخش شرقي و غربي كه در دو سوي شبه قاره هند قرار داشتند وضع نامتعادلي داشت. پاكستان شرقي با جمعيت بيشتر و منابع طبيعي كمتر، بيش از پاكستان غربي از فقر و مشكلات اقتصادي رنج ميبرد و اين احساس كه رهبران پاكستان، كه بيشتر از سكنه پاكستان غربي بودند، چندان توجهي به اوضاع پاكستان شرقي ندارند به احساس نارضايتي در ميان مردم پاكستان شرقي دامن ميزد. از اين رو مقدمات استقلال قسمت پاكستان شرقي فراهم شد، اما اين امر با مخالفت پاكستان غربي روبرو گرديد. با اين حال، رهبران پاكستان شرقي اعلام استقلال كردند و كشور جديدالاستقلال خود را بنگلادش به معني ملت بنگال، خواندند. اما دولت پاكستان، استقلال پاكستان شرقي را به رسميت نشناخت و در ماه مارس 1971م، با دخالت نظامي و اعمال قوه قهريه درصدد جلوگيري از تحقق يافتن استقلال اين كشور برآمد. دخالت نظامي پاكستان، به مهاجرت ميليونها نفر از اهالي پاكستان شرقي به هند انجاميد و دولت هند براي متوقف ساختن سيل مهاجران، از پاكستان خواست كه نيروهاي نظامي خود را از بنگلادش بيرون ببرد و استقلال اين كشور را به رسميت بشناسد. پاكستان زير بار نرفت و هند و پاكستان در روز سوم دسامبر سال 1971م وارد جنگ شدند. دومين جنگ هند و پاكستان نيز مانند جنگ اولِ اين دو كشور كه در سال 1965م بر سر كشمير روي داد، به شكست نيروهاي پاكستان از ارتش هند، كه قويتر و مجهزتر بود، انجاميد. نيروهاي پاكستان در بخش شرقي پس از ده روز جنگ، دست از مقاومت برداشتند و در نهايت پس از آن كه جنگ در 20 دسامبر 1971م به پايان رسيد، دولت پاكستان نيز به ناچار استقلال بنگلادش را به رسميت شناخت. |
يكي از تهاجمات نظامي امريكا كه در جهت اجراي سياست مداخله جويانه اين كشور با هدف تثبيت و تحكيم سلطه خود بر مناطق استراتژيك جهان صورت گرفت حمله نظامي به پاناما عليه حكومت مانوئل نورْيِهگا بود. ژنرال نوريگا كه از سال 1981م رهبري و فرماندهي گارد ملي پاناما را برعهده داشت، درصدد بود تا بر كانال پاناما كه در اختيار امريكا بود، تسلط يابد. از اينرو پس از به دست گرفتن قدرت، با سياستهاي امريكا مخالفت نمود و از تمديد قرار داد واگذاري كانال پاناما به امريكا كه مدت آن در سال 1999م به پايان ميرسيد، خودداري كرد. در سپتامبر 1987م، امريكايىها به منظور تضعيف نوريگا وي را متهم به دست داشتن در قاچاق مواد مخدر كردند. اين اتهام موجب بروز يك جنگ تبليغاتي شديد ميان نوريگا و امريكايىها شد. سه هفته پس از اين اتهام، رئيس جمهور وقت پاناما طي حكمي نوريگا را از سمت فرماندهي گارد ملي بركنار كرد. رئيس جمهور كه بدون ارزيابي قدرت و نفوذ نظاميان چنين حكمي را صادر كرده بود، چند ساعت پس از صدور اين حكم در يك كودتا به وسيله نوريگا بركنار گرديد و مخفي شد. در اين زمان، امريكايىها پاناما را مورد محاصره اقتصادي قرار دادند و دارايىهاي اين كشور را در بانكهايشان بلوكه كردند. در اين اوضاع و احوال، نوريگا انتخابات رياست جمهوري ماه مه 1989م پاناما را كه احتمال پيروزي مخالفان در آن زياد بود، پيش از اعلام نتايج قطعي انتخابات، باطل اعلام كرد. بحران روابط امريكا و پاناما در اين هنگام به وضعي خطرناك رسيد تا اينكه در بيستم دسامبر 1989م جنگ ايالات متحده امريكا عليه كشور كوچك پاناما و بدون اطلاع قبلي آغاز شد. اين جنگ نابرابر كه برخلاف تصور امريكايىها پيروزي سريع چند ساعته به همراه نداشت، با مقاومت دليرانه ارتش كوچك و مردم پاناما، دو هفته به طول انجاميد و با بمباران مناطق غيرنظامي توسط نظاميان امريكايى، خسارات بسيار سنگيني بر كشور پاناما و به ويژه پايتخت آن وارد آمد. در اين تهاجم نظامي كه بعد از جنگ ويتنام، بزرگترين عمليات نظامي امريكا تا آن زمان محسوب ميشد 26 هزار سرباز تفنگدار امريكايى شركت كردند و بين چهار تا ده هزار نفر از مردم پاناما به قتل رسيدند. پس از دو هفته جنگ، نوريگا به سفارت واتيكان در پاناما پناهنده شد اما با خيانت آشكار واتيكان، وي به سربازان امريكايى تحويل گرديد. تجاوز امريكا به پاناما و دخالت در امور داخلي اين كشور، باعث خشم مردم پاناما و اعتراض گسترده جهاني عليه واشينگتن شد. با وجود اين، امريكا، مانوئل نوريگا را در يك دادگاه امريكايى به اتهام قاچاق مواد مخدر محاكمه و در سال 1993 وي را به چهل سال زندان محكوم نمود. هرچند ميزان تلفات سنگين نيروهاي امريكايي و مردم پاناما هيچگاه به صورت دقيق منتشر نشد اما در جريان بمباران مناطق غيرنظامي پاناما توسط امريكا، خسارات فراواني بالغ بر يك ميليارد دلار بر پاناما وارد آمد. لازم به ذكر است كه امريكا در حمله نظامي به پاناما از هيچ مرجع بين المللي مجوز اخذ نكرد. |
بندر ماكائو در دهانه رود كانتون بر ساحل درياي جنوبي چين و در حدود 65 كيلومتري غرب بندر هنْگ كُنگ در جنوب چين واقع شده است. پرتغاليها در سال 1557م اين بندر را مانند ديگر نقاط استراتژيك بر سر راه پرتغال به هندوستان و آسياي خاوري تصرف كردند و براي ادامه استفاده از آن، سالانه اجارهاي به چين پرداخت ميكردند. مستعمره ماكائو از بندرشهر ماكائو در جزيره ماكائو و سه جزيره كوچك كنار ساحل، تركيب يافته بود و پيش از اهميت يافتن هنگ كنگ در سده نوزدهم، از بندرهاي عمده تجارت خارجي چين به شمار ميرفت. پس از آن كه ماكائو در سال 1849م به عنوان يك بندر آزاد اعلام شد، در سال 1951م نيز به يكي از استانهاي ماوراء بحار پرتغال مبدل گرديد. از يك سو، رونق يافتن هنگ كنگ و از سوي ديگر، ضعف تدريجي پرتغال كه زماني يك قدرت مستعمراتي به شمار ميرفت از اهميت ماكائو كاست. در زمان انقلاب فرهنگي چين اقداماتي براي باز پسگيري ماكائو صورت گرفت كه نتيجهاي در بر نداشت. با اين حال پس از مذاكرات چين و انگلستان درباره حاكميت هنگ كنگ، كه از 140 سال قبل از آن در اشغال انگلستان بود، پكن توجه خود را به سوي ماكائو معطوف ساخت و پس از گفتگو و مذاكرات مفصل قرار بر اين شد كه ماكائو در سال 1999م رسماً به چين ملحق گردد. در ادامه، در سال 1993م، مجلس قانونگزاري ماكائو، الحاق رسمي ماكائو به چين در بين سالهاي 1999 تا 2001م را به تصويب رسانيد و به مؤسسات اقتصادي نيز اجازه داده شد تا پس از تحويل و تحول، همچنان به كار خود ادامه دهند. در نهايتْ، ماكائو طبق برنامه پيشبيني شده، در بيستم دسامبر 1999م پس از 442 سال استعمار، به چين تحويل داده شد و به بخشي از استان كانْتون در جنوب چين مبدل گرديد. ماكائو در حال حاضر با يكصد هزار نفر جمعيت، به عنوان منطقه ويژه اداري، مانند هنگ كنگ به صورت نيمه خودمختار اداره ميشود. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}